رد کردن و رفتن به مطلب
منو
  • درباره ما
  • تماس با ما

سَرَیان توحید در عبودیت

توحید نبض تپنده در تمام اجزاء عبودیت

منو

۱۶- نظر به اسباب وعلل از دیدگاه توحیدی

منتشر شده در اردیبهشت ۹, ۱۳۹۸اردیبهشت ۱۰, ۱۳۹۸ توسط سایت

بسمه تعالی

یکی از مراتب توحید که سالکین طریق الهی به آن میرسند توحید افعالی یا توحید فعلی‌ست، انسان در این مرتبه‌ی عبودی، فقط خدا را در نظام وجود فاعل ودارای اثر و فعل می‌بیند و مؤثری غیر خدا در عالمِ خلقت نمی‌یابد. به اصطلاحِ ارباب ذوق،

سالک باید تنها آن واحد را که در همه‌جای خلقت ربوبیت دارد و افعال و آثار از او است و فقط او در میان است وبس، بیابد و کثرات را نبیند.

اینکه ما در مقام عقیده و از طریق تعقل و تفکر و به‌صورت ذهنی معتقد باشیم که مؤثرِ اصلی خداست، به جای خود عقیده‌ی خوبی است اما تنها این عقیده را داشتن، انسان را به مرتبه توحید فعلی نمیرساند و آنچنان که باید از شرک وکثرت‌بینی، تطهیر نمیکند. سالک فقط وقتی از شرک و دوبینی خلاص می‌شود که واقعا منقطع از اسباب و علل باشد و به مرحله‌ی شهود و عیان برسد و این حقیقت در همه‌جا برای او مکشوف باشد که غیر خدا موثری نیست و آثار و افعال همه از او است.

افراد نادر از اولیاء خدا که به مقام شهودِ عینیِ ربوبیت در همه‌ی مظاهر میرسند،

در واقع حضرت ربّ را با ربوبیتش در همه‌جا شاهد هستند و او را در همه‌جا فاعل و موثرمی‌بیند و اسباب و علل را بعنوان موثر نمی‌بینند. آنان با عبودیت، منازلی طی کرده‌اند و به منزلتی رسیده‌اند که به اصطلاح عرفا وعلمای اخلاق، عالَمِ امر یا حضرت ربوبی گفته میشود. این منزلت یکی از مراتبِ بالای تجلیاتِ فعلیِ الهی است که در آن عالم، ربوبیتِ خدای متعال در همه جای وجود مشهود است.

اگر بخواهیم خیلی خلاصه به معنی ربوبیت در چند جمله اشاره‌ای بکنیم باید گفت اسم ربِّ از آن اسمائی‌ست که شمول دارد و بسیاری از اسماء وصفات الهی از این اسم نشات میگیرند.

خالق یکتا عوالمِ وجود و مخلوقات را خلق نموده وبه هر موجودی ظرفیتها و کمالاتی تفضّل فرموده و تدبیر امورِ مخلوقات می‌کند ودر حقیقت اوست که در جلوه‌های مختلف کارها میکند ودر هر گوشه‌ی خلقت شانی دارد و فعلی انجام میدهد. « کُلَّ یَوْمٍ هُوَ فِی شَأْنٍ»

همانگونه که از معنای لغویِ کلمه‌ی ربّ معلوم است: خلق وتدبیرِ امور وتربیت مخلوقات در مسیر متناسب و تکوینیشان، در واقع از ذات مقدس حق سرچشمه میگیرد و این همان ربوبیت خدا در نظام خلقت است.

کسی که به مرتبه‌ی توحید فعلی رسیده است در واقع در عالمی قرار می‌گیرد که ربوبیت از آن عالم پیاده میشود وآثار و افعال از همان عالم می‌آید. وقتی انسان در سیرش در منازل سلوک در چنین مرحله‌ای قرار بگیرد آن وقت به عیان شاهد ربوبیت خدا در همه‌جا میشود و دیگر [خودِ] این اسباب و علل را آن‌چنان که من و شما می‌بینیم که آثار از آنها می‌رسد، نمی‌‌یابد بلکه با مشاهده، جریان را طور دیگر می‌بیند زیرا بصیرت ودید دیگری پیدا کرده است، برای او مثلا وقتی آب می‌خورد، آن سیراب کننده‌ی اصلی مشهود است و آب را سیراب کننده نمی‌بیند.

حضرت ابراهیم سلام الله علیه که قرآن از آن حضرت کرارا نقل می‌کند که《وَ الَّذی هُوَ یُطْعِمُنی وَ یَسْقین یعنی خداست آنکه مرا را سیراب می‌کند》 در حقیقت از لحاظ رتبه وجودی طوری رفعت یافته بود که ملکوت آسمانها وزمین را مشاهده میکرد (وَکَذَٰلِکَ نُرِی إِبْرَاهِیمَ مَلَکُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَلِیَکُونَ مِنَ الْمُوقِنِینَ

و بدین سان به ابراهیم ملکوت آسمان ها و زمین ( وجود ربطى آنها به خدا ) را نشان دادیم تا حقایقى را دریابد و از کسانى باشد که به آیات ما یقین دارند)

آن حضرت می‌یافت که اصل و پشت پرده‌ی مخلوقات همان خدای قیّوم است که علی الاتصال، مخلوقات، تحت ربوبیت وتدبیر امر او اداره میشوند و درهمه‌ی آثارشان قائم به او میباشند.

با دیدن و یافتنِ حقیقت، بطور مثال، دیگر اثرِ سیراب کنندگی و سیراب شدن از آب به آن شکلی که ما می‌بینیم باطل میشود و کنار میرود « وَقُلْ جَاءَ الْحَقُّ وَزَهَقَ الْبَاطِلُ ۚ إِنَّ الْبَاطِلَ کَانَ زَهُوقًا » او وقتی آب میخورد، در آب خدا را می‌‌دید اما نه اینکه معاذالله خدا مانند قرار داشتن یک چیز مادی در چیز دیگری باشد. (لیس کمثله شیء ) زیرا خدای جلّ وعلا به نحو احاطه‌ی به مخلوق وقیّومیّت در وجود مخلوقات حاضر است.

توکّل که یکی از منازل بالای عبودیست از همین شهود که در مرحله‌ی توحید فعلی، پیش می‌آید، محقق میشود. در معنای توکل باید گفت که متوکّل بودن یعنی از همه چیز بریدن، فقط او را دیدن، فقط از او ترسیدن و فقط به او امید داشتن‌. زیرا که در حقیقت، غیر او چیزی نیست. اصلِ توکل آن وقت به دست می‌آید که در واقع من به عیان شاهد باشم غیر او چیزی در این بین مؤثر نیست و هر چه است او است و با این شهود است که توکل به خودی خود می‌آید. اما باید بدانیم که امثال ما هر چه سعی کنیم تا براساس عقیده‌ای که داریم ، از اسباب و علل چشم و دل برداریم و قلبا مطمئن باشیم که فقط موثر خداست و حقیقتا متوکل باشیم، نمی‌توانیم و چون آن توکلِ بالا را نداریم، قهرا در عالم اسباب و علل گیر کرده‌ایم.

کسی میتواند از دیدن و موثر دانستنِ کثرات نجات پیدا کند که روز و شب مجاهدتِ عبودیِ صادقانه داشته باشد. چنین کسی به جایی می‌رسد که خدا در وجود و قلب و مشاعر او از انوارش متجلّی می‌کند.

تجلّیاتِ انوار الهی، پرده انداز و حجاب ‌افکن است، غیر سوز و شرک سوز است و باعث میشود پرده‌ها کنار برود وحقیقت واضح بشود، صبح کاذب برود وصبح صادق طلوع بکند و به قول معروف آن غیبِ باطنی که ما به آن ایمان داریم، ظهور کند که فقط او را در همه‌جا مؤثر ببینیم.« الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْبِ »

در واقع سالک وقتی صادقانه قدم در طریق گذاشت و پیش رفت و تجلیات انوار ربوبی در قلب و وجودش شروع شد، از انواری بهره‌مند می‌شود که با تجلیِ آن انوار در دل و چشم و در همه‌ی مشاعرش، آنسوی حجابها را می‌بیند. مثلا وقتی به آب نگاه می‌کند آب را به این شکل نمی‌بیند، آب می‌رود کنار و در آن‌ مظهر، شاهد ربوبیت میشود.

یکی از حقایقی که در قیامت که روز افتادن پرده‌ها و روز کنار رفتن سرابها و اوهام و خیالات است روشن میشود، کنار رفتن باطلهاست. به عنوان مثال، آب به عنوان یک سببِ سیراب کننده‌ی مستقل، یک پرده‌ی باطل و خیالی است و در قیامت کنار خواهد رفت و مسبّبِ اصلی عیان خواهد شد.

نیست‌وش باشد خیال اندر جهان

تو جهانی بر خیالی بین روان

در این خصوص به آیات۲۲و۲۳و۲۴ از سور‌ه‌ی مبارکه انعام دقت میکنیم

«وَ یَوْمَ نَحشُرُهُمْ جَمیعاً» آن وقتی که ما همه‌ی آن‌ها را جمعاً محشور می‌کنیم. «ثُمَّ نَقُولُ لِلَّذینَ أَشْرَکُوا» سپس به آن‌ها که برای خدا شریک قرار دادند می‌گوییم «أَیْنَ شُرَکاؤُکُمُ الَّذینَ کُنْتُمْ تَزْعُمُون» کجایند آن شریک‌هایی که شما گمان می‌کردید «ثُمَّ لَمْ تَکُنْ فِتْنَتُهُمْ إِلاَّ أَنْ قالُوا وَ اللَّهِ رَبِّنا ما کُنَّا مُشْرِکین» و آنها دیگر هیچ راهی پیدا نمی‌کنند(چون حقیقت را به عینه می‌یابند که همه آثار و افعال از خدا بوده‌است) و می‌گویند والله که ما هیچ مشرک نبوده‌ایم «انْظُرْ کَیْفَ کَذَبُوا عَلى أَنْفُسِهِمْ وَ ضَلَّ عَنْهُمْ ما کانُوا یَفْتَرُونَ» و در آن‌جا دروغ می‌گویند زیرا《وَ ضَلَّ عنهم ما کانوا یفترون 》 از نظرشان آنچه که به خدا افتراء می‌زدند (موثر میدانستند) گم میشود این‌ها هرچه اطراف را نگاه می‌کنند آنچه را که قبلاً می‌دیدند و مؤثر می‌دانستند و حساب رویش باز کرده بودند همه‌ را گم می‌کنند زیرا عالمِ قیامت موقفی‌ست که حقیقتِ هر چیزی از پشت پرده‌ ظهور میکند.

خدای متعال، دیدن موجودات بعنوان مؤثر، را افتراء می‌داند. زیرا موثر اصلی ذات مقدس حق است و مخلوقات مجرای پیاده شدن آثار وافعال او میباشند اگر او بخواهد. واگر نخواهد اثر را از یک مخلوق میگیرد ویا اثر یک مخلوق را از مخلوق دیگری پیاده میکند.(ماشاءالله کان و مالم یشا لم یکن)

ما معتقدیم که افعال وآثار از او است، ربّ فقط او است (لا ربّ سواه، لا ربّ غیره) اما چون شاهدِ عینیِ حقیقت نیستیم و پرده‌های خیالی (مخلوقات) را می‌بینیم روی همین حساب، اسیر در میان اسباب و عللیم و نه تنها به اصل توکل نمی‌رسیم بلکه در اضطرابیم وخیلی تلاش‌های بی‌جا می‌کنیم و غصه‌های بی‌جا می‌خوریم و کارهای عبثِ زیادی انجام می‌‌دهیم، زیرا که شاهد ربوبیّتِ خدا در نظام خلقت نیستیم.

 

نوشته شده در دسته‌بندی نشده

راهبری نوشته‌ها

۱۵- شروع مرحله ی توحید فعلی
۱۷-تحقق توحید فعلی در حالات سالک

نوشته های مرتبط

  • ۲۰.الهامات مَلَکی و القائات شیطانی
  • ۱۹.نقش دل در حرکت توحیدی
  • ۱۸- توحید واخلاص در محبت
  • ۱۷-تحقق توحید فعلی در حالات سالک
  • ۱۵- شروع مرحله ی توحید فعلی
  • ۱۳- باطنِ خودیت ونفسانیت (۱)
  • ۱۲- ارتباط شرک با ولایت شیطان

2 پاسخ به “۱۶- نظر به اسباب وعلل از دیدگاه توحیدی”

  1. جوینده گفت:
    اردیبهشت ۱۰, ۱۳۹۸ در ۱:۱۳ ب.ظ

    سلام
    از مطلب خوبتون ممنونم اما به نظر این جمله نیازمند تصحیح است
    “هر چه است او است”
    است فعل ربطی و اسنادی است و برای ذات مقدس حق از مصدر هستن باید استفاده شود.

  2. سایت گفت:
    اردیبهشت ۱۱, ۱۳۹۸ در ۶:۱۷ ق.ظ

    معنی استن در لغت نامه دهخدا

    استن. [ اَ ت َ ] (مص ) هستن. مصدر مفروض که زمان حال آن صرف شود اینچنین : استم ، استی ، است ، استیم ، استید، استند. و گاه بجای آنها: ام ، ای ، است ، ایم ، اید، اند بکار برند. و نیز مشتقات این مصدر در آخر صیغ از ماضی مطلق درآید: ستم.
    از دقت شما متشکریم

دیدگاهتان را بنویسید لغو پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

اوقات شرعی

جستجو

نوشته‌های تازه

  • ۲۰.الهامات مَلَکی و القائات شیطانی
  • ۱۹.نقش دل در حرکت توحیدی
  • ۱۸- توحید واخلاص در محبت
  • ۱۷-تحقق توحید فعلی در حالات سالک
  • ۱۶- نظر به اسباب وعلل از دیدگاه توحیدی

آمار سایت

  • 0
  • 8
  • 30,051
  • آبان ۴, ۱۳۹۸

آرشیو

  • آبان ۱۳۹۸ (۱)
  • مهر ۱۳۹۸ (۱)
  • تیر ۱۳۹۸ (۱)
  • خرداد ۱۳۹۸ (۱)
  • اردیبهشت ۱۳۹۸ (۱)
  • فروردین ۱۳۹۸ (۳)
  • اسفند ۱۳۹۷ (۴)
  • بهمن ۱۳۹۷ (۴)
  • دی ۱۳۹۷ (۴)
اجرا شده توسط: همیار وردپرس