بسمه تعالی
خصوصیت فطرت اولیه انسان این است که حجاب برای یافتن فطرت ثانویه و حقیقی او می باشد و فطرت حقیقی را محجوب میکند. اگر انسان به نفسانیت بپردازد
به این جهت که فرو رفتن در نفسانیات از مقتضیات فطرت اولیه بوده و فطرت اولیه هم عامل تثبیت کنندهٔ حیات نازلهٔ دنیوی است
و از خصوصیات حیات نازل، درک و شعور محدود و ناقص است، علاوه بر حرمان از نیل به حقایق دیگرِ وجود، این واقعیت را نیز نمییابد که در نهاد خود طالب الله است.
چنین کسی هر چه وجود خود را بکاود، کشش و تمایلی جز به سوی هوی و هوس، ملاحظه نمیکند و احیاناً اوامر و نواهی شارع مقدس که درست در جهت شکستن مقتضیات فطرت اولیه است برای او خوشایند نبوده و در نظر خود، خدای متعال را به سختگیری دربارهٔ انسان محکوم مینماید او نمی یابد که در اصلِ فطرتش خواستار اِعراض از خواستهها و امیال خودی و تطبیق با اوامر و نواهی الهی است زیرا در این صورت است که به مطلوب فطری خود که همان عشق و نیل به لقاء رحمت حق است خواهد رسید. بنابراین تا وقتی که حجاب فطرت اولیه بر اثر راه و روشِ غلط وانحرافیِ انسان که همان هوی و ضلال است در میان باشد، فطرت واقعی محجوب به این حجاب غلیظ خواهد بود و با بودن چنین حجابی انسان در وجود خود یا اصلا کشش و جذبه ای به سوی حق تعالی احساس نمی کند و یا اگر احساس کند، جذبه و کشش او به قدری ضعیف است که معمولاً چندان موثر نبوده و به آن ترتیب اثر داده نمی شود.
با توجه به آنچه بیان کردیم، معلوم میگردد که سعادت و فلاح انسان ها در اجتناب از مشتهیات نفسانی و انقطاع از اغیار و به طور کلی روی برگرداندن وجود از غیر به سوی مبدأ متعال و خواست و طلب اوست (قولو لا اله الا الله تفلحوا)
علاوه بر مطالب ذکر شده، متذکر این حقیقت نیز می شویم که اوامر و نواهی صادره از سوی حضرت ربوبیت در قالب دین اسلام، انسان را در طریق هدایت تربیت نموده و او را به سوی سعادت ابدی رهنمون می شود، زیرا که هر دستوری از دستورات دین دقیقاً در جهت از میان برداشتن موجبات تثبیت حیات نازله است و بر همین اساس، انسان موظف است که روح خود را از آنچه که مخالف فطرت حقیقی اوست پاک و تزکیه کند و با تبعیت کامل از دستورات الهی، سلوک عبودی را شروع نموده و طریق الی الله را بپیماید تا اینکه در نهایت از کلیه حجابهای مراتبِ «حیاتِ نازل» که در مقایسه با حیات اصلیِ روح، «موت» است، خلاص گردد و دوباره به اصل و حقیقت خود که طالب و مشتاقِ حق است، بازگشت نماید و به جوار قدسِ محبوب و مطلوب خویش راه یابد و از مقربین درگاهش گردد. کما اینکه بوده اند کسانی که در همین زندگی دنیوی حیات اصلی خود را که همان حیات طیبه و الهی است و سراپا نور و کمال است، یافتهاند و در حقیقت همانها هستند که به فلاح و سعادت ابدی نایل گشتهاند.
کاربران محترم؛هرگونه استفاده از مطالب سایت بدون ذکر منبع پیگرد قانونی دارد.
با سلام و تشکر..لطفا برای مطالب شرح مبسوط قرار دهید برای فهم بنده ثقیل بود
علیکم السلام
اگر با ما همراه باشید مطالب به مرور شرح وبسط داده میشود وکاربران عزیز هم با مطالب و نحوهی تشریح بیشتر آشنا میشوند. انشاءالله
امید ما این است که خدمتی به مشتاقان طریق الی الله ارائه کنیم و دریغی نداریم و تا آنجا که بضاعت علمیمان ایجاب میکند حقایق بسیار عمیق عرفانی را قابل استفادهی عموم قرار می دهیم