بسمه تعالی
همانطور که میدانید ایمان دارای مراتب است وصاحبان ایمان به تناسب مرتبه ایمانی که دارند، عالم باطنیشان با هم متفاوت است. یعنی هر مومنی بسته به درجهی عبودیتش احکام وسنن خاصی در باطنِ امر برایش محقق میگردد.
بهرهمندی از نعمات الهی، قرار گرفتن و حرکت در عوالم نوری وسیر در جلوات اسماء وصفاتِ خدای متعال از جمله حقایق عینیست که مومنین واقعی که از معاصی رسته و در مسیر کمال انقطاع از خود و اغیار دیگر مجاهدت میکنند، در آن قرار میگیرند.
مبتلا بودن به شرک در هر مرتبهاش نیز، در عالم ِباطنیِ انسان، حقایقِ زنده وعینی پیش میآورد که انسان را در احکام وسنن دردآور و موحشی محصور میکند. آنجا که نفسِ انسان بیشتر طغیان میکند یعنی در مرحلهی کفر، در مرحلهی شرک جلی، در مرحلهی عصیان و طغیان و ارتکاب حرام، [خودیت] ظهور بیشتری دارد. در این مراتبِ بسیار مهلکِ شرک،در عالم ِ باطنِ انسان آتش شعلهور میگردد.
بُعد ودوری از خدای متعال، محرومیت از نعمات الهی، محجوب بودن به حجابهای سخت وغلیظ بین انسان و خدا و سوختن در آتش جحیمِ نفس، از جملهی احکام و سننی است که این دسته از مشرکین را در باطن، در بر گرفته و در قیامت بظهور خواهد رسید. در این رابطه به آیات ۶ و۷ از سوره مبارکه همزه دقت میکنیم.
«نارُ اللَّهِ الْمُوقَدَهُ * الَّتی تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَهِ» آتش خدا برافروخته است که دلها را احاطه میکند و جان آدمیان را میسوزاند.
این آتش در کجا روشن است؟ از کجا سر میزند و بر کجا میزند؟ «الَّتی تَطَّلِعُ عَلَى الْأَفْئِدَهِ» بر قلب میزند و از قلب می زند. یعنی از خود(دلی که تابع نفس است) سر میزند و بر خود (انسان) میزند.
وقتی ما نفس خود را میپرستیم فی الحال در آتش جحیمِ خود و نفس میسوزیم ولی چون محجوبیم ،حقیقتِ پشت پرده را نمیابیم اما در قیامت پردهها کنار خواهد رفت وانسان در متن آنچه کسب کرده قرار خواهد گرفت.چرا که خداوند باری تعالی با کلامِ حق وحقِ کلامِ خود فرموده است انکم وما تعبدون من دون الله حصب جهنم یعنی شما وآنچه جز خدا میپرستید هیزم دوزخید، شما در آن وارد خواهید شد.
حقیقت این است که خودیتِ انسان بابی است به سوی جحیم. یعنی نفس، عالمیست از آن جهنمِ کلّی که خدا در نظام وجود قرار داده است وجهنمِ کلّ، عالمیست مورد لعن وطردِ خدای متعال و صورتِ اخروی و واقعیِ همه بدیها که همان انواع عذابهاست، همانجاست.
• انسان در عبودیت اگر بخواهد بسوی خدا قدمی بردارد با ابتلا به این مرحله از شرک که ارجحیت نفس در حدیست که حرامی از او سر میزند و خودیتِ او در مقابل امر ونهی حقتعالی قد علم میکند و مخالفت می ورزد به جایی نخواهد رسید زیرا این گرفتاری یعنی محصور بودن در جهنمِ نفس که عالم بعُد وحرمان از خداست یک حجاب کامل بین انسان و ذات مقدّس حق ایجاد میکند و مانع از هر حرکتی بسوی حضرتش میشود.
با توضیحاتی که گفتیم کسی که خود را عبادت میکند، یعنی از خود تبعیّت میکند با این ظلمات و با این آتشها با آثاری که دارد راه به سوی خدا ندارد. از این جا روشن میشود مدعیانی که هنوز ملزم به همه حدود الهی نیستند یعنی نتواستهاند ترک معاصی بکنند و در تحصیل انقطاع از مشتهیات نفسانی مجاهدت نمی کنند، استعداد حرکت در مسیر توحید وعبودیت را ندارند وبا این اوصاف حرکت بسوی خدا برای آنان مقدور ومیسر نیست.